نتایج جستجوی عبارت «رویای صادق» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی می‌گوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نی‌ریز آمد و گفت: بچه‌ها منتظر بودند‌، عملیات می‌خواهد انجام شود‌. گفتم‌: کجا‌؟ گفت‌: در منطقه اروند‌، طرف فاو. گفتم بعید است‌!. بنظر نمی‌رسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات می‌شود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد‌. از او سؤال کردم. کجا می‌خواهد عملیات شود؟...
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل می‌کند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم‌. بچه‌ها با هم شوخی می‌کردند‌‌ و بعضی از آنها می‌گفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید‌ و ما را حلال کنید‌. یکی از برادر‌ها به نام آقای حسین راحتی‌ که خیلی شوخ طبع بود‌، گفت: بچه‌ها من از این عملیات بر نمی‌گردم. به او گفتم: چطور فهمیدی‌، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید می‌شوم‌!...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید صادق صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شهادت، نردبانی است که شهید را تا به آنجا بالا می‌برد که لیاقت صحبت با ائمه اطهار (ع) پیدا می‌کند و فرشتگان آسمان باافتخار پذیرای او می‌شوند. صادق صادقی که ۱۳۴۸/۱/۱۶ در روستای دهچاه نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی چشم به این دنیای خاکی باز کرد، از آن جمله هست. وی در سن ۶ سالگی روانه مدرسه شد و در دبستان شهید مسروری دهچاه دوره ابتدایی را پشت سر گذاشت. به دلیل کمبود امکانات لازم از ادامه تحصیل منصرف...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید مهرداد جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید مهرداد جلالی »
دل هوای یاران عاشقی را کرده که در پی وصل سر و جان به قربانگاه بردند. می‌خواهد همسفر نسیم صبا شود و به دیار آلاله‌ها سفر کند به جایی که هزاران لاله سرخ و هزار شهید راه عزّت و آزادگی آرمیده‌اند. به جایی که حاج مهرداد جلالی رحل اقامت در آن افکنده است. شهیدی که در نیمه شهریور ماه سال 1346 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در شهرستان لار متولد شد و پس از گذراندن دوران کودکی، در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید عمادالدین پوررضا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در انتظار وصال یار، بال‌هایش را برای پرواز گشوده بود و در انتظار یک اشاره، بی‌قرار رفتن بود. آن روز که فرمان رسید، بال گشود و ما را بی‌تاب رخ زیبای خود کرد؛ اما رفتنش پیام پیروزی خون بر شمشیر را به هدیه آورد و عطر آزادی را در سرزمین ما «ایران» به مشام جان‌ها رساند. سید عمادالدین در پنجم شهریورماه ۱۳۴۸ در روستای ریز آب بخش پشتکوه از توابع شهرستان نی‌ریز در یک خانواده مسلمان و متدین دیده...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید بیگ میرزا قره چاهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد بيگ ميرزا قره چاهي »
همراه با ماه خرداد سال 1343 در روستای سرداب از توابع بخش پشتکوه شهرستان نی‌ریز، در خانواده‌ای مذهبی پا به عرصه حیات نهاد. گذر زمان سینه او را صندوقچه اسرار کرده و یک دنیا حرف نهفته در آن بود. دوره ابتدایی را در مدرسه شهریاری به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه مسعود بزرگی نی‌ریز به پایان رساند. دوره متوسطه را در دبیرستان امام خمینی(ره) (احمد نی‌ریزی) آغاز و با موفقیت به پایان برد. برای تحصیل...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید یوسف علیخانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید یوسف علیخانی »
یوسف دومین کبوتر خونین بالی بود که در اولین روز از اردیبهشت سال ۱۳۵۱ در شهرستان مرودشت، میان خانواده‌ای مذهبی و انقلابی بال پرواز گشود و در دنیای خاکی فرود آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان عشایری و دوره راهنمایی را در مدرسه بزرگی نی‌ریز به اتمام رساند. پس از کسب مدرک پایان دوره راهنمایی و با توجه به علاقه خاصی که به اسلام و فراگیری علوم قرآنی داشت، وارد حوزه علمیه امام صادق (ع) نی‌ریز شد و...
به یاد شهید حاج مهرداد جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
درره‌قرآن فداشد ای عزیزان گوهری بود در راه خدا مقداد و سلمانی دگر نوجوان و با خدا اینگونه در راز ونیاز قامتش سروی‌که‌آیدلاله نعمان‌به سر سالک‌راه‌خداوعارف‌اهل‌کمال‌گشت دردانشگه‌صادق پذیرا بهر علم دید چون اسلام را اندر کف صدامیان بهرچشم‌کفرشدبس‌تیرآن هم جانگزا درّ نابی بود در دریای عشق و معرفت بود اندرجبهه‌چون‌مقدادوسلمــان‌متقی باخروش‌وجوشش‌مردانه ‌اندرجبهه‌ها مرحبابراین‌جوان‌عارف‌پاک‌وشریف گرچه‌اندرراه‌دین‌همچون‌برادرشدشهیدخوانداندرمحضرپاک برادر درس عشق نازم آن‌عقل‌وکمال‌وحلم‌وعرفانش بجان آفرین‌برخون‌پاکش‌وآنهمه‌گرمی‌وعشق مرحبا بر مادر نیکو خصال و پاک او بنگرید ای مادران کار دلاور مــادرش ای جلالی ای...
بیاد شهید مرتضی مدلول
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
مرتضی در راه قدس و کربلا گشته شهید او برای فتح قدس و کربلا بازو گشاد گشت مدلول ای خدا قربانی اسلام ودین مرتضی مدلول در حفظ شرف قربان شده درشب قتل امام صادق آن گلگون عذار ای عزیزان‌مرتضی‌کاری حسینی‌کرده است آرزوی مادرش این بود که دامادش کند ای دریغا آرزوی مادرش بر باد رفت نی‌غلط گفتم شهیدان شادمان وسرخوشند مرتضی ای محرم راز دل مادر بیا قلب بابا از فراقت ای جوان بشکسته است ای جوان با...
شهدا سال 64 -نامه شهید غلامرضا کاتوزیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
چه زیباست لحظه‌ای که تفنگ از زمین کنده می‌شود و به سوی دشمن نشانه می‌رود. چه زیباست لحظه‌ای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت می‌گیریم. چه شیرین است هنگامی که در خون خود می‌غلطیم و با شهد شیرین شهادت سیراب می‌شویم. شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش می‌کشد. شهادت حد نهایی تکامل انسان است. خدایا! ما به سوی شهادت می‌رویم و به سوی تو پرواز می‌کنیم، ای خدا! ترا به خون شهیدان...